دست در دست هم با اشک شوق و گرد و خاک سفر وارد حرم شدیم.اما دست هامان به هنگام سلام بر سینه رفته و جدا شدند…ناغافل میان جمعیت گم شد..نه اینکه گم شده باشد!..خودش را گم کرد تا کنج دنجی برای عقده گشایی بیابد…مرا چه به خلوت آسمانی او با بی… بیشتر »
همین حوالی...
بسم الله
..........
گاهی دل جز با نوشتن آرام نمی گیرد.
..........
وبلاگ نوشت های یک نوجوان(البته فعلا!)
........
امیدوارم مطالب مفید واقع شود و مقبول درگاه حق افتد
.......
اگر از خواندن آنها لذت بردید صلواتی به روح پاک شهدا فرستاده و برای منه ناقابل نیز دعای شهادت کنید که شدیدا بدان محتاجم
.......
پیشنهادات و انتقاداتتان را پذیرا می باشیم :)
.........
شهادت نصیبتان
.........
در باغ شهادت پیش روی عاشقا بازه...