? میهمانی خدا
رسول مکرم فرمودند که:شَهرُ دُعیتُم فیهِ إلی ضیافَةِ الله.
این یک ماهی است که شما در این ماه دعوت شده اید به مهمانی الهی. خود این جمله در خورد تدبر و تامل است. دعوت به مهمانب الهی! اجبار نکردند که همه ی افراد از این مهمانی استفاده کنند. نه! فریضه قرار داده اند اما تحت اختیار خود ماست که از این مهمانی استفاده بکنیم یا نکنیم…
مقام معظم رهبری-1386/6/23
?مقام معظم رهبری (مد ظله العالی):
?وقتی به نماز می ایستید به یاد بیاورید که در مقابل خداوند متعال ایستاده اید و دارید با او حرف می زنید.آن وقت این نماز اثر می گذارد.
1386/2/19
#دلنوشته
باورم نمیشه لیاقت اینو پیدا کردم که ببینمت…..اونم از فاصله ده دوازده متری
اون لحظه ای که گفتن بریم طبقه بالا خعلی ناراحت شدم همه تصوراتم از اونروز خراب شد
ولی وقتی بعد نیم ساعت گذاشتن بیایم پایین و ردیف اول اون بخش بشینیم….
چقدر از وجود اون پرده ی مزاحم ناراحت بودیم که نزاشت لحظه ی اومدنتو ببینیم:|
ولی وقتی بین دوتا نماز پرده رو کشیدن و اون لحظه های قشنگ انتظار……
و اون لحظه که بالاخره چشمای نالایقم لایق دیدنت شدن…هرچند از پشت و درحال نماز……و چه نماز زیبایی….و چه اشکایی…..و دعایی که با مداح زمزمه می کردم و نمی فهمیدم چی می گم و حواسم به تو بود
و دوباره پرده رو کشیدن و انتظار کشیدیم تا تموم شدن نماز( و چقد حیف که نمی تونستم تو این فرصت نماز بخونم و کاش میشد…..)
و اون لحظه که آخرین سلام و گفتی و گفتن و همه بلند شدیم و سمت میله ها دوییدیم تا وقتی اومدی بهت نزدیک تر باشیم…
و انتظار و انتظار….
همه آقایون بلند شدن…واااای خدایا!
و اومدی بالاخره……و دستامونو بلند کردیم و دستتو بلند کردی و شعارامونو شروع کردیم و لبخند زدی….و اشکامون باریدن مخصوصا زائر اولیایی مثه من…..و نگاه کردی……و صداهامون تو هم پیچید و حتی صدای خودمم نمیشنیدم که دارم بلند شعار می دم یا یواش یا اصن….نمی دونم فقط داد میزدم و دستمو بالاتر می بردم تا تو همون چند لحظه یه بار نگاهتو سمتم بچرخونی….و کاش چشمام ضعیف نبود تا نگاهتو و لبخندتو درست می دیدم و تو ذهنم حک می کردم
و رفتی سمت در….و ای وای!….ای وای ازون لحظه که برگشتی….که بهت گفته بودن از فرزانگان اومدیم…..و دوباره دست تکون دادی و تکون دادیم…
و رویایی تر و قشنگ تر ازین صحنه تو زندگیم کدوم صحنه س؟؟؟؟؟
و رفتی و پرده ها رو کشیدن و فشار کمتر شد…..و این صحنه تا ابد تو ذهنم می مونه
و از همه قشنگ تر حال ن بود و اشکاش……و من و ن تا جلوی مدرسه همینطور مات و مبهوت بودیم و تو فضا!
خوش به حالمون که داریمت و زیر سایه تیم و دیدیمت و شارژ شدیم انقد
و کاش نامه مون به دستت برسه…و چقد خوب میشه اگه برسه که نوشته ی من و خط ن رو ببینی و بخونی و امضاهای ما و بچه ها و دبیرا رو ببینی و اسمامونو …
و ما رو یادت بمونه و تو نمازت دعامون کنی
خیلی خوبه که هستی
منتظر زیارت بعدیم
?سلام آقا جانم✋
کاش بیایی و رنج و سختی ما را در دنیا پایان دهی
کاش بیایی و حق مظلومان ستم دیده را از ظالمان بستانی
کاش بیایی و خورشید طلوع کند…
و صبح از راه برسد…
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
در ادامه ی پست قبل….
متن کامل شعر:
ما از صدا فریاد میسازیم
با زخم مادرزاد میسازیم
باهرچه قهرش بُرد میجنگیم
با هرچه مِهرش داد میسازیم
.
سوزان تریم از داغ مظلومان
بُرّان تریم از تیغ نامردان
بغض خموش سربهزیرانیم
آرامشی ماقبل یک طوفان!
.
با رگ زدن هرگز نمیمیریم
تا غم به خورد جانمان رفته
هر شوکران اکسیر میگردد
تا سَم به خورد جانمان رفته!
.
تاریخ میفهمد چه میگویم
وقتی منافع، صبر را خورده!
هر روز در اخبار میخوانیم:
یک پنگوئن یک ببر را خورده!!!
.
اعجاز موساییم بر فرعون
شلاق قانونیم بر قارون
ما مارها در آستین داریم
صدها یهودا در حواریون!
.
ما علم را حتی اگر در چین
یا قعر اقیانوس می یابیم
ما ظلم را حتی به قلب خویش
یا خانه ی خود بر نمیتابیم!
.
ما را نشد با مرز خط دادن
ما را نشد با “خاک” تعریفی
ایجادمان را نیست تاریخی
فریادمان را نیست توصیفی!
.
از هر طرف بر قلبمان زخمی ست
زخمی که آهش سخت میگیرد
آهی که دامن گیر نامردان…
آهی که تاج و تخت میگیرد!
.
هی “ایستادیم” و لگد خوردیم
از مدعی ها فحشِ بد خوردیم!
تا چشم وا کردیم این دنیا…
تا میشد و میخورد؛ زد… خوردیم!
.
عشق از کسی عبرت نمیگیرد
عاشق بمیرد خط نمیگیرد!
از آنکه با خون پای حرفش ماند
دیگر کسی بیعت نمیگیرد!
.
عشق از کسی نوبت نمیگیرد
می آید و رخصت نمیگیرد
ای خیل نامردان! به نامردی…
هرگز کسی عزت نمیگیرد!
.
این رسم این دنیاست میدانم
ما تا ابد تنهای تنهاییم
دنیا اگر این است؛ پس صد شکر
ما لکه های ننگ دنیاییم!!!
حامد زمانی